وبسایت روشنگری

وبسایت روشنگری

سال اقتصادی مقاومتی اقدام و عمل

شماره گذشته به آن‌ها پرداخته شد.

رسالت مهدوی

عناصر محوری رسالت آخرین ذخیره الهی، همان عناصری است که در رسالت تمام انبیا بوده است که شامل دو عنوان اساسی افروختن و پاس‌داشت سراج وحی و حراست از سلامت مصباح عقل و دیدة بصیرت بشر است. عقل و بصیرت در انسان‌ها در حکم چشم است و جامعه‌ای که چراغ روشنگری برای یافتن راه از چاه نداشته باشد، یا به سبب فقدان عقل سلیم و چشم بصیر راه و روشنایی را نبیند، سرانجام در پرتگاه هلاکت سقوط خواهد کرد.

عقل و وحی، چنان در هم تنیده‌اند که نه وحی بی‌عقل می‌تواند جامعه را به مقصد برساند و نه عقل بدون وحی. نه عقل کار وحی را می‌کند و نه وحی کار عقل را، چون عقل وحی درونی است و وحیْ عقل بیرونی؛ یکی ظاهر است و دیگری باطن؛ یکی چشم قلب بشر و اجتماع آدمیان است و دیگری چراغ روشنگر راه آن‌ها و این هر دو باید به کار گرفته شود تا کشتی بشر را به ساحل مقصود برساند. بنابراین روشن نگاه داشتن چراغ وحی و شکوفایی و محافظت از دیدة عقل، عناصر عمدة رسالت آن حضرت‌اند.

آن‌ که می‌خواهد رسالات یاد شده را به انجام رساند، می‌بایست از پشتوانه‌ای عمیق و مبنایی عریق برخوردار باشد، وگرنه نخواهد توانست بار عظیم این رسالت را به دوش کشد و چون ناگزیر کاروان بشر می‌باید به منزلگاه مقصود برسد و این هدف جز با انجام دادن رسالات یاد شده شدنی نیست، باید کسی باشد تا رهنمای جامعه انسانی گردد و او را از ظلمات حیرانی به وادی نور هدایت کند.بر همین اساس، امام صادق(ع) رسالت امام عصر(عج) را همسان با رسالت پیامبر اسلام(ص) و سایر انبیا، انهدام رسوم جاهلی و احیا و نوسازی اسلام دانستند.

ویژگی‌های آرمان‌شهر مهدوی(عج)

مفاد (هُوَ الّذی أرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی‏ وَ دینِ الْحَقّ‏ِ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ)؛ وعده تخلف ناپذیر الهی است؛ یعنی دین مرضیّ او بر همه ادیان فائق می‌شود و ظفرمندانه بر عالم و آدم فروغ توحید می‌افکند، به گونه‌ای که فرزندان آدم دینی جز دین واحد نداشته باشند؛ همان دینی که پسند او باشد و چنین دینی جز اسلام نیست: (وَ رَضیتُ لَکُمُ اْلإِسْلامَ دینً). این وعده حتمی و قطعی، هنگامی محقق می‌گردد که ولیّ الله الاعظم(عج) ظهور و تجلی کند. آن روز که یکتاپرستی و توحید، سراسر گیتی را فرا می‌گیرد و طومار شرک برچیده می‌گردد، هر معبودی جز او به آتش چیرگی حق بر باطل می‌سوزد و نابود می‌گردد.

بر پایی حکومت عدل و حق به دست آخرین حجت خدا(عج) نه تنها پایانی بر شرک و بت‌پرستی؛ بلکه پایانی بر تجمل‌ها و تشریفات زائدی است که نه تنها راهگشای سعادت بشری نیست، رهزن اوست؛ به ویژه تشریفات و تجملاتی که راه عقل بشر را از فهم عمیق دین و عمل بر طبق آن به بی‌راهه ظاهرگرایی منحرف می‌سازد؛ زیرا سعادت بشر در گرو دینداری است و تقویت دینداری، در خوب فهمیدن و درست عمل کردن و خوب حمایت کردن از دین است؛ نه تشریفاتی چون تذهیب و نوشتن متن وحی به آب طلا یا تزیین و تذهیب تجملاتی مساجد که فقهای کرام به حرمت یا کراهت آن فتوا داده‌اند، آن‌گونه که وجود مبارک امام صادق(ع) فرمان الهی (خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوّةٍ) را اخذ با قدرت فهم عقلی، ایمان قلبی و عمل بدنی معرفی می‌کند: عن إسحاق‌بن عمّار و یونس قالا: سألنا أبا عبدالله(ع) عن قول الله تعالی: (خُذُوا ما آتَیْناکُمْ بِقُوّةٍ) أقوّة [فی] الأبدان أو قوّة فی القلب؟ قال(ع): فیهما جمیعاً. بر همین اساس است که وجود مبارک ولیّ عصر(عج) برای اقامه عدل جهانی که در گرو احیای معارف الهی و تقویت عقل و ایمان بشر است، بر این تشریفات زائد خط بطلان خواهد کشید.

عدل افشانی آن وجود مبارک در سخنان نورانی اهل‌بیت وحی و عصمت، به ویژه کلام گهربار حضرت سیدالشهداء، حسین‌بن علی(ع) چنین آمده است: لو لم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوّل الله(عزّوجل) ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی؛ فیملأها عدلاً و قسطاً کما ملئت جوراً و ظلماً؛ کذلک سمعت رسول‌الله یقول. از این حدیث نورانی بر می‌آید که ظهور موفور السرور امام عصر(عج) و تشکیل حکومت عدل‌آفرین او از آن جهت است که جامعه بشر به آرمان آفرینش خویش که گستردگی عدل و گرفتن داد هر مظلوم از ظالم و جلوگیری از شکم‌بارگی زورگویان و گرسنگی مظلومان است، رسد که میثاق مأخوذ خداوند از عالمان راستین دین است.

احیا و گسترش داد از سویی و تقویت روح بی‌نیازی در قلوب انسان‌ها از سویی دیگر، دو رکن اساسی و شاخص مهم آرمانشهر مهدوی(عج) است. حکومتی که در ساز و کار اجرایی‌اش جز عدل حاکم نیست و برنامه فرهنگی‌اش، تربیت قلوب و استغنای روح بشر است؛ همان گمشده انسان است که طریق سعادت را برایش پیمودنی می‌سازد و زندگی دنیا و آخرت او را آباد می‌کند. شهروندان این دولت کریمه از هر ستمی در امان‌اند؛ آن‌چنان که در پرتو این عدالت، دشمنی‌ها به دوستی، نزاع‌ها به صلح و کینه‌ها به محبّت بدل می‌شود. صفا و مهر نه تنها میان بشر، بلکه بین حیوانات نیز شایع می‌گردد و میوه شیرین امنیت عمومی، محصول عدالت‌گستری حکومت مهدوی(عج) خواهد بود.

پیشرفت صنعت و تکنولوژی در پرتو دولت مهدوی(عج)

به رغم زعم باطل گروهی که تشکیل حکومت مهدوی(عج) را مایه ارتجاع بشر به شیوه‌های زندگی بدوی معرفی می‌کنند، عصر نورانی حکومت حضرتش دوران شکوفایی بشر در صنعت، تکنولوژی و توسعه همه جانبه است. عمران، آبادی و توسعه شهری به گونه‌ای فزاینده رو به کمال می‌رود و مساجد به عنوان نماد این توسعه وسعت فراوان می‌یابند.

در پیشرفت‌های صنعتی و تکنولوژیکی نیز تحوّلی شگرف رخ خواهد داد، به گونه‌ای که بین آن حضرت و یارانش پیکی نخواهد بود؛ او سخن می‌گوید و آنان در هر کجا که باشند، وی را می‌بینند و صدایش را می‌شنوند: عن أبی عبدالله(ع) إنّ قائمنا إذا قام مدّ الله (عزّوجلّ) شیعتنا فی أسماعهم و أبصارهم؛ حتی لایکون بینهم و بین القائم برید، یکلّمهم فیسمعون و ینظرون إلیه و هو فی مکانه.

اگر چه می‌تواند مراد از این حدیث شریف، عنایت ویژه‌ای در حق پیروان آن حضرت باشد، به گونه‌ای که چشم و گوششان قدرتی دو چندان یابد؛ اما اگر منظور این حدیث امری کرامت و خارق عادت نباشد، قطعاً بیانگر پیشرفت‌های صنعتی عصر ظهور است، همان‌طور که بخشی از آن اکنون نیز در سایه ماهواره‌ها، وسایل ارتباط جمعی و شبکه جهانی اینترنت عملی شده است که می‌تواند از آثار و علائم ظهور آن حضرت باشد و بخش کامل‌تر آن در زمان ظهور و حکومت آن حضرت محقق گردد.

جلوه بی‌نظیر دین‌داری در حکومت مهدوی(عج)

اگر چه در دنیای کنونی جلوه‌هایی از دینداری به چشم می‌خورد و بیشتر جمعیت جهان از متدینان به یکی از ادیان ابراهیمی‌اند، در روزگار حکومت آن حضرت، گرایش عمومی بشر به حق و عدل که جوهره اسلام ناب محمدی(ص) است، بزرگ‌ترین جلوه‌های دینداری را می‌آفریند؛ به گونه‌ای که تمام انسان‌ها تحت پرچم اسلام ناب که در دست آخرین حجت الهی است، گرد می‌آیند.

وقتی حاکم و هیئت حاکمه، قوانین مدنی، حقوقی و جزایی، دستگاه‌های مختلف اجرایی و قضایی، برخاسته از حق و بر محور عدل قرار داشته باشند و بر اساس قسط عمل کنند، مردم نیز حق‌پذیر خواهند بود و بر پایه آن عمل خواهند کرد و بدینسان آیه (لَقَدْ أرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ) در بالاترین مصداق خود عملی خواهند شد و تمام جامعه تحت رهبری کسی که خود مظهر تام (قائِمًا بِالْقِسْطِ) است، قیام به قسط خواهد داشت.

اقامه همه جانبه احکام اسلامی و دستورهای دینی از ویژگی‌های درخشان دوران حاکمیت امام زمان(عج) است و شهروندان این مدینه عدل و فضیلت، با اقتدا به امام خویش در تحقق آن سهم به سزایی خواهند داشت و همان‌طور که مصداق کامل و نهایی آیه (الّذینَ إِنْ مَکّنّاهُمْ فِی اْلأرْضِ أقامُوا الصّلاةَ وَ آتَوُا الزّکاةَ وَ أمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَةُ اْلأُمُورِ) در آن عصر تحقق می‌یابد، نماز که ستون دین است به پا می‌گردد و زکات کاملاً پرداخت و امر به معروف و نهی از منکر با تمام ابعادش اجرا می‌شود و ارتباط مؤمنان با خدا تحت عنوان «اقامه نماز» محکم می‌شود و بخش‌های نیازمند و بی‌نیاز جامعة انسانی و اسلامی با پرداخت زکات به هم پیوند خواهند خورد. خوبی‌ها و زیبایی‌ها با امر به معروف پیوسته مطرح می‌گردد و پلیدی‌ها و زشتی‌ها با نهی از منکر از میان جامعه مهدوی رخت خواهد بست. از سویی دیگر، سرنوشت دشمنان دین و جلوگیران و ویرانگران مراکز نشر و ابلاغ و آموزش فرهنگ دین جز گرفتاری به وعید عذاب خواری نخواهد بود.

عدالت اجتماعی و بهره‌مندی عمومی از نیازهای ضروری و نیز تعالی روح بی‌نیازی در شهروندان حکومت مهدوی(عج) از زیباترین جلوه‌های دینداری در عصر حاکمیت اوست؛ به گونه‌ای که ثروتمندان جامعه از پرداخت زکات اموالشان دریغ نمی‌ورزند و ریشه حرص و طمع نیز از قلوب نیازمندان برکنده می‌گردد، تا آنجا که زکات را در معابر انباشته می‌کنند، ولی دریافت کننده‌ای نیست.

… تا قیامت

به رغم ویژگی‌های منحصر به فرد و زیبایی‌های وصف‌ناپذیر حکومت حق مهدی موجود موعود(عج) و همه‌گیر شدن دین حق و گسترش عدل، جامعه بشری در آن زمان نیز شاهد اختلاف خواهد بود؛ زیرا کفر و نفاق در آن دوران نیز دل‌های برخی از انسان‌ها را رها نمی‌کند و از سویی آنان که اسلام را نپذیرفته و با پرداخت جزیه و مالیات، زیر لوای حکومت اسلامی زندگی می‌کنند و افزون بر جمود و جحود بر عقیده باطلشان کینه و دشمنی حجت خدا را در دل می‌پرورانند، دست از اختلاف افکنی نخواهند کشید و سرانجام نیز وجود مبارک آن حضرت به دست مخالفان تبهکار به شهادت خواهد رسید.

رابطه برپایی قیامت با شهادت امام عصر(عج) را از روایت شریف حضرت صادق(ع) از پدرانش به روشنی می‌توان دریافت: الإسلام و السلطان العادل أخوان لایصلح واحد منهما الاّ بصاحبه: الإسلام أسٌّ و السلطان العادل حارس، و ما لا أسًّ له فمنهدم؛ و ما لا حارس له فضائع. فلذلک إذا رحل قائمنا لم یبق أثر من الإسلام و إذا لم یبق أثر من الإسلام، لم یبق أثر من الدنیا. یعنی دین وامام، همانند و همتای هم‌اند که هیچ یک بی‌دیگری سامان نمی‌یابد: اسلام، پایه عالم است و امام، پاسدار آن، پس اگر اسلام نباشد، هرگونه بنیان و بنیادی از اساس ویران است و چنانچه اسلام باشد و پاسداری نداشته باشد، ضایع و نابود می‌شود؛ از این روست که وقتی آخرین حجت خدا و پاسدار دین، یعنی وجود مبارک قائم آل محمد(ص) به شهادت می‌رسد و به لقای حق می‌شتابد، اثری از اسلام نمی‌ماند و چون از اسلام اثری نماند، بساط دنیا یکسره برچیده خواهد شد و خورشید صبح قیامت طلوع خواهد کرد.

منبع : ماهنامه نامه جامعه شماره78


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده: رضا غلامی ׀ تاریخ: جمعه 14 مهر 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , saitroshangari.ir.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com